خرده روایتهای بانوی آمریکایی از ازدواجش با یک ایرانی | «صدیقه جمیله الفرقان» کیست و چرا مسلمان شد؟ | پدرم میگفت لباس مریم مقدس را پوشیدی
تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۶۱۸۳۷
همشهری آنلاین- غزاله سعادتی: جملاتش را با بسماللهشروع میکند و چاشنی آن الحمدالله رب العالمین است. در آمریکا متولد شده و کاتولیک بوده است. در جوانی با کمک برادرش مطالعات فراوانی درباره دین انجام داده تا اینکه ابتدا برادرش به این نتیجه میرسد که دین اسلام کاملترین دین است و او هم پس از بررسیهای دقیق، دین برادر را میپذیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
پیش از هر چیزی دوست دارم بدانم در دین اسلام چه چیزی دیدید که اینطور جذب و در نهایت مسلمان شدید؟
قبل از من برادرم مسلمان شد و زمانی که دید من در پی گمگشتهای هستم راهنماییام کرد و اسلام را برایم خیلی زیبا توضیح داد. به من پیشنهاد داد که به انجمنهای اسلامی در آمریکا بروم، همین کار را انجام دادم و در آنجا هم به مطالعه درباره دینهای مختلف پرداختم. با مطالعاتی که انجام دادم دریافتم که اسلام جای هر شک و شبههای را بر من بسته است و یکی از آرامش بخشترین دینهاست. آنجا بود که آن را انتخاب کردم. اسلام جذابیتهای زیادی دارد. همین که روزی ۵ دفعه با خدای خود صحبت میکنیم و او همواره در هر جا همراه ما است یکی از جذابیتهای بینظیرش است. در آمریکا هر یکشنبه ما در کلیسا جمع میشدیم و همانجا یادی از خدای خود میکردیم و تا هفته بعد دیگر یادمان میرفت که خدایی داریم.
خانواده در برابر مسلمان شدن شما چه واکنشی نشان دادند؟ مخالف کارشما نبودند؟
چون قبل از من برادرم مسلمان شد، خانواده هیچ مخالفتی نشان ندادند. حتی وقتی حجاب کامل بر سر کردم پدرم با لبخند و تشویق به من گفت که این لباس حضرت مریم مقدس(س) است و چقدر من در این پوشش زیباتر شدهام.
چطور با یک ایرانی ازدواج کردید؟
چند روز هفته به انجمن اسلامی که در آمریکا فعالیت میکرد میرفتم و به تحقیق و مطالعه میپرداختم. همانجا بود که با همسرم آشنا شدم و پس از اینکه بیشتر همدیگر را شناختیم با یکدیگر ازدواج کردیم. خیلی هم خوشحال بودم که با یک ایرانی مؤمن و معتقد این پیمان را بستهام.
و احتمالاً تصمیم گرفتید به ایران سفر کنید تا در یک کشور مسلمان زندگی کنید؟
من ۴۰ سال است که مسلمان شدهام و ۲ سال پس از مسلمان شدن با همسرم ازدواج کردم. از آنجا بود که علاقه پیداکردم به ایران سفر کنم و یک کشور کاملاً اسلامی را از نزدیک ببینم. پس از اینکه نخستین فرزندم متولد شد به همراه او و همسرم به ایران آمدیم. آن زمان هنوز انقلاب نشده بود و در آن شرایط زندگی برای من سخت بود. چند سال را در مشهد و تهران زندگی کردیم و در ایران ۲ فرزند دیگرم هم به دنیا آمدند. تا اینکه بر اثر تصادف بسیار سختی که داشتیم، صدمات زیادی دیدم و مدتها بستری بودم. از طرفی خانوادهام در آمریکا میگفتند که مدتی برای استراحت و مداوای بیشتر به آمریکا برگردم و دوباره به کشورم سفر کردم. فکر میکردم که دیگر دوست ندارم به ایران سفر کنم اما وقتی راهپیماییها و اعتراضات مردمی نسبت به رژیم شاهنشاهی شروع شد و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید به همسرم گفتم که ایران الان جای زندگی برای ماست. کمکم کارهایمان را انجام دادیم و همراه ۵ فرزند پسرم به ایران سفر کردیم و از آن تاریخ تا به حال من در ایران ماندهام و اینجا مشغول فعالیت هستم.
نگاهتان به پیروزی انقلاب چگونه بود؟
الحمدالله رب العالمین مردم ایران با انقلاب خود سبب شدند که از گمراهی که رژیم گذشته برایشان رقم زده بود نجات پیدا کنند و به تبعیت از ایران، مسلمانان کشورهای دیگر هم بیدار، هوشیار و قوی شدند.
شما در آمریکا به دنیا آمدهاید اما سالهای زیادی از عمرتان را در ایران گذراندهاید؟ کدام کشور را وطن اصلی خود میدانید؟
آمریکا فقط زادگاه من است ولی ایران وطن من است. به این دلیل که من چیزی را که در ایران مشاهده کردهام فقط میشود در ایران دید. من مسلمان شدهام و زندگی در ایران را که مناسبترین فضا برای اسلام است انتخاب کردهام. به عبارتی معتقدم که این مردم راستترین پیروان حضرت رسول اکرم(ص) هستند.
پس شما زمان جنگ تحمیلی میان ایران و عراق وارد ایران شدید؟
بله. ما زمانی که جنگ شروع شد به ایران آمدیم. جنگ ناعادلانهای که علیه ایران صورت گرفت و آمریکا که کشور من است با ناجوانمردی این جنگ را هدایت و به عراق کمکهای تسلیحاتی میکرد و سبب شد که جوانهای زیادی به شهادت برسند.
اینجا به چهکاری مشغول شدید؟
زمانی که به ایران آمدم در محافل قرآنی شرکت کردم و سعی من بر این بود که قرآن خواندن به زبان انگلیسی را فرا بگیرم. تا اینکه در خواندن قرآن مهارت پیدا کردم و از آن پس در مراکز قرآنی مناطقی که زندگی میکردم به آموزش قرآن به زبان انگلیسی پرداختم. طی چند سال اخیر هم در حسینیه بیتالزهرا(س) واقع در تهرانپارس قرآن را آموزش میدهم. البته من در این مرکز، کنار استادان بزرگی که تدریس میکنند شاگردی میکنم و خیلی مطالب گرانبهایی از این دوستان فرا گرفتهام. مدتی هم هست که به من پیشنهاد داده شده که در برخی مراکز فرهنگی زبان انگلیسی تدریس کنم و اگر شرایط مهیا شود حتماً این کار را انجام میدهم.
بیش از ۴۰ سال است که ساکن ایران هستید آیا دوست ندارید به وطنتان بازگردید؟
نه! دوست ندارم. با اینکه ۲ پسر به همراه عروس و نوههایم آنجا هستند اما دوست ندارم که دیگر به آمریکا برگردم. من در اینجا در کنار دیگر فرزندانم روزگار را با آرامش میگذرانم و از این انتخابم راضی هستم.
آیا آشپزی ایرانی را یاد گرفتهاید؟
بله، اما اگر خورشت بپزم سعی میکنم با نان آن را بخوریم و برعکس دوستان خوب ایرانی که زیاد از سبزیجات و حبوبات در وعدههای غذایی استفاده نمیکنند من رژیم غذایی را در خانواده رعایت میکنم. آبگوشت را هم خیلی خوب درست میکنم.
بهعنوان آخرین سؤال برایمان از رفتار همسایهها و کسانی که شما را میشناسند بگویید.
خدا را شکر من در محلههایی که زندگی کردهام دوستان و همسایگان خوبی داشتهام. الان هم همسایهای دارم که مرا همیشه برای خرید همراهی میکند و افراد محل هم به من خیلی احترام میگذارند. این رفتارها در همه جای دنیا دیده نمیشود.
________________________________________________________
* منتشر شده در همشهری محله منطقه ۴ به تاریخ ۱۳۹۳/۰۶/۱۹
کد خبر 763743 برچسبها ایران و آمریکا ازدواج - واممنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: ایران و آمریکا ازدواج وام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۶۱۸۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکایت قالیایرانی و موکتآمریکایی/ ترجمه یادداشت تحلیلی سردبیر روزنامه البناء لبنان درباره شرایط جدید منطقه
به گزارش قدس آنلاین، ایران که در اوج ظهور قدرت آمریکا موفق شد از رویارویی اجتناب کند و در سایه تحریمها و محاصره، بر زخمهایش مرحم بگذارد؛ سه محور ثابت را حفظ و پیرامون آن دستاوردهایی کسب کرد: نخست؛ استقلال، ساختن کشور و اندوختن عناصر قدرت؛ دوم، انسجام اتحاد منطقهایاش با سوریه و سوم، موضع ایران در قبال فلسطین و جنبشهای مقاومت و پافشاری در حمایت از آنها.
۲. نتانیاهو محاسبات خود را روی دوگانه بنا کرد؛ اینکه آمریکا همچنان قادر به رویارویی و ایران هنوز در مرحله اجتناب از رویارویی است. او دچار غافلگیری مضاعف شد. همهچیز گویا بود که آمریکا – همانطور که جنگ در عراق و افغانستان نشان داد - دیگر نشاط اجتماعی و برتری نظامی لازم برای جنگیدن را ندارد. در جنگ علیه سوریه، آمریکا به گروههای تروریستی متوسل شد؛ با این حال، جنگ آنطور که آمریکا میخواست به پایان نرسید. اگر غافلگیری از آماده نبودن آمریکا برای رویارویی - فقط برای نتانیاهو بود، غافلگیری دوم هم برای او و هم برای دیگران بود؛ اینکه ایران برای رویارویی آماده است.
۳. پاسخ اسرائیل - که متکی به آمادگی آمریکا بود - شاهدی بر غافلگیری نخست بود؛ در حالی که پاسخ ایران - پیش از آن - بر اساس آمادگی ایران تعیین شده بود و مانور توان بازدارندگی، ایرانی - اسرائیلی نبود، بلکه ایرانی - آمریکایی بود. در جریان واکنش ایران، آمریکا تمام عناصر لازم برای شناخت توانایی ایران در بهکارگیری قدرت را آزمایش و نیروها و متحدان خود را بسیج کرد، اما نتایج آن، او را ناکام گذاشت و نشان داد ایران دست بالا را دارد. دلیل نخست اینکه جمهوری اسلامی قادر است تمام نقاط حرکت نیروهای آمریکایی، حرکت هواپیماهای جنگی از مدیترانه به سمت خلیج فارس و کشورهای عربی و پراکندگی شبکههای موشکی را زیر نظر بگیرد و پهپادها و موشکهای ایران، آمادهباش را به تمام نیروهای آمریکا، اسرائیل و متحدانشان تحمیل کرد؛ در حالی که ایران فقط بخشی از آنچه در اختیار داشت را استفاده کرد و بخشی از آنچه که تصمیم به افشای آن داشت را در معرض رصد قرار داد. دوم، ناتوانی در تسلط الکترونیکی بر پهپادها و موشکهاست. دو ناوشکن ویژه پارازیت الکترونیکی برای انجام این مأموریت آماده شدند و نتیجه آن شکستی ناگوار بود؛ با وجود آنکه هواپیماهای ایرانی به مدت ۹ساعت، اهدافی در دسترس بودند. سوم اینکه موشکهای معدود و مشخص ایران، بدون آنکه پدافندهای آمریکا و اسرائیل قادر به مقابله با آنها باشند، به اهداف خود رسیدند.
۴. نبرد تمام شد؛ آزمون اذهان، ارادهها و توان فنی به پایان رسید و نتیجه «یک - صفر» بهنفع ایران شد. این نتیجه نهایی است؛ زیرا دور بعدی پس از آن وجود نخواهد داشت و با توجه به نتایج این دور، در منطقه بسیار نوشته خواهد شد، بهویژه در مورد پروندههای جاری که در انتظار تعیین مرزهای قدرت میان آمریکا و ایران بود که ترسیم شد. پرونده اول، جنگ غزه است که تلاش نتانیاهو برای فرار از آن به سمت رویارویی ایران و آمریکا ناکام ماند. او اکنون باید به چالشهای خود بازگردد، یا دنبال کردن جنگی که منجر به شکست بیشتر میشود یا تسلیم شدن در برابر شرایط مقاومت و تحمل ذلت. چشمانداز منطقه، سرنوشت عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل و سرنوشت موضعگیری ترکیه هم از مسیر این جنگ و مسائل پیرامون آن عبور میکند.
این منطقه، از جو پرفشار اسرائیلی خارج شده و وارد جو کمفشار ایرانی میشود؛ در حالی که جوهره این گذار، بر برتری «بافنده فرش» بر «پوکرباز» در صبر، مهارت و پشتکار و برتری «قالی ایرانی» بر «موکت آمریکایی» استوار است.
مصطفی لشکری